چارلز داروين نخستين كتاب درباره بيان احساسات انسان و حيوان را در قرن نوزدهم نگاشت. پس از اين اثر مهم روانشناسان و متخصصان هوش مصنوعي به تدريج به جمع آوري دانش و اطلاعات در اين زمينه پرداختند. اخيراً نيز موج جديدي از توجه روانشناسان و متخصصان هوش مصنوعي را بر انگيخته است.
بعضي از دلايل اين رنسانس عبارتند از :پيشرفت فناوري در ثبت, ذخيره و تحليل اطلاعات صوتي و تصويري, پيشرفت در فناوري حسگرهايnone intrusive و كامپيوتر هاي فرسايش پذير , بالا رفتن سطح فناوري ارتباط انسان و رايانه از نقطه و كليك به حس و عاطفه و نرم افزار هاي زنده وار مخصوص كمك به انسان و رباتهاي حيوان شكل خانگي از قبيل Furbi هاي شركت تايگر, Aibo هاي شركت سوني كه قادر به درك و بيان احساسات مي باشد. به تازگي زمينه هاي تحقيقاتي جديدي در هوش مصنوعي(AI) تحت عنوان محاسبه عاطفي ايجاد شده است. در حوزه رمز گشايي و توصيف و به تصوير كشيدن حالات در گفتار، تا كنون روانشناسان به آزمايشات تجربي بسياري دست زده اند و فرضيه هايي ارائه داده اند و از طرف ديگر محققان هوش مصنوعي نيز در شاخه هاي زير تحقيقات ارزنده اي انجام داده اند: ساخت و تركيب حالات گفتار, باز شناسايي حالات گفتار و استفاده از نرم افزار هايي براي رمز گشايي و بيان حالات. انگيزه ما تحقيق و كاوش در راههاي استفاده از بازشناسي حالات گفتار است كه مي تواند در تجارت (به خصوص كاربرد آن در يك مركز تلفن), يك كاربرد بالقوه آن تشخيص حالت گفتاري در يك مكالمه تلفني و ايجاد فيدبك به يك اپراتور يا سرپرست به منظور نمايش باشد. كاربرد ديگر آن ذخيره پيامهاي صوتي طبق حالت بيان شده توسط تماس گيرنده مي باشد. و كاربرد ديگر آن استفاده از محتواي حالت احساسي مكالمات جهت ارزيابي عملكرد اپراتور است. شناسايي خودكار حالت گفتار با توجه با حالات صورت، حركات بدن و يا ويژگي هاي گفتار از اميدبخش ترين روش هاي بازشناسي حالت گفتار ثابت شده است. بخصوص در زمينه سيستم هاي امنيتي در سالهاي اخير علاقه مندي هاي بسياري مشاهده شده است.